کــ ـــ ـــآفه شِعـر

اگر شعری آرامتان کرد دعایی به حال شاعر بد حالش کنید ثواب دارد... " دنیا به شاعرها بدهکاره "

آخرین مطالب
  • ۹۵/۱۱/۲۹
    من

۱۱ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

یاد تو

۲۹
دی


عکس و تصویر نکند فکر کنی در دل من، یاد #تو نیست... #مولانا

نکند فکر کنی
در دل من،
یاد #تو نیست...


#مولانا

  • پــرواز خیالـ . . .

دستات

۲۵
دی


|بهترین حســـ یعنی
|ازشــ جدا میشی
|میآی خونه
| دستآتــ
|بوی عطرشو میده

  • پــرواز خیالـ . . .


عکس و تصویر هیچی نمیخواااااام... یه

هیچی نمیخواااااام...

یه "❤تــــــــــــــــــــو❤" یه مَــــــــــــــن


یه جـــــــــــــــــا


❤ کنـــارِ هــــــــــَـــم ، بــَـرای هـــــــــــَـــم... ❤

  • پــرواز خیالـ . . .



تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی
اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی

آه از نفس پاک تو و صبح نشابور
از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی

پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار
فیروزه و الماس به آفاق بپاشی

ای باد سبک سار مرا بگذر و بگذار
هشدار که آرامش ما را نخراشی

هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم
اندوه بزرگی ست چه باشی، چه نباشی


دانلود آهنگ ماه و ماهی

|حجت اشرف زاده |

  • پــرواز خیالـ . . .

وقتی بهت میگه موهاتو نریز بیرون
اخم نکن خانوم جان
چادر بکن سرت
بگو چشم
این چشم گفتنت باعث میشه
تا نجابتتو با دنیا عوض نکنه


  • پــرواز خیالـ . . .


تو شعر مرا بپوش

سرما نخوری

من دکمه ی این قافیه را 

می دوزم ...


| جلیل صفربیگی |



  • پــرواز خیالـ . . .

وقـتـی بـا مـنـی

بـایـد قـیـد یـکـی از دسـتـاتـو بـزنـی

چـون یـدونـه اش فـقـط تـو دسـتـای مـنـه

ولـشـم نـمـیـکـنـم حـتـی وقتی کنارت خوابیدم آخـه مـال خـودمـه ❤

  • پــرواز خیالـ . . .

فانتزی

۱۸
دی

فکر اون روزی رو بکن که دیگه واسه همیشه مال هم باشیم
هر روز و هر شب کنار هم باشیم ...
فکر کن خسته از سر کار بیای ...
منم با یه پیرهن کوتاهه خوشگل بیام درو باز کنم ...
تو هم گل مورد علاقمو گرفته باشیو منم از خوشحالی بپرم بغلت ...
تو هم قربون صدقم بریو منو بغلم کنی ...
شب که شد واسه شام همه چراغا خاموش باشه دوتا شمع روشن کنم ...
بعد بیام تو اتاق چشاتو بگیرمو تا سر میز بیارمت ...
تو ام کلی از دست پختم تعریف کنی ...
با اینکه میدونم یا شور شده یا بی نمک ...
فکرشو بکن بریم بشینیم فیلم ببینیم ...
سرمو بزارم رو پات
توام با موهام بازی کنیو منم هی سوال الکی بپرسم از فیلم ...
تو هم قلقلکم بدیو بگی بسه شیطون اذیتم نکن دیووونههههه ...
فکرشو کن شب موقع خواب بعد کلی دیوونگیو اذیت کردنو شیطونی ...
سرمو بزاری رو سینتو بگی ...
اروم بخواب تا صبح تو بغلم شیطون کوچولو ...
بعد در گوشم بگی آرامش من ...
منم بوست کنم شبو با هم صبح کنیم ...
فکرشو بکن ...

حتی فکر اینا دیوونم میکنه ❤ـــــ❤

  • پــرواز خیالـ . . .



تو عاشق خوبی برای من هستی ، آنقدر خوب که بتوانم دوست داشتنت را فریاد بزنم و به بودنت افتخار کنم....

میتوانی پا به پای شیطنت هایم بدوی و به نفس نفس بیوفتی اما گلایه نکنی ، تو میتوانی مرا تحسین کنی، قربان صدقه أم بروی

و جوری دوستم داشته باشی که دفترخاطراتم پر باشد از خاطرات خوبی که برایم ساختی ، آرزوهایی که از روی دلم برداشتی و برآورده شان کردی ،

میتوانی برایم لباس های گلدار بخری و نگهشان داری وقتی عروست شدم بپوشم و کلی ذوق کنی ،

میتوانی برایم کتاب بخوانی و یادداشت های عاشقانه بنویسی ، برایم بادکنک های رنگی بخری و آنطور که دوست دارم نگاهم کنی ، بی انتظار و صادقانه...


تو عاشق خوبی هستی چون آنقدر  امنی که میتوانم وقت و بی وقت غصه هایم را به مهربانیت بسپارم و گاهی پیشت خوب نباشم ، لباس های نامرتب بپوشم ،

آرایش نکنم ، از خستگی چشم هایم نترسم ،گریه کنم ، ادای بچه های لجباز را دربیاورم

تو حتمأ عاشق خوبی هستی

  • پــرواز خیالـ . . .



مرد ها را میشناسی؟!!

همان چهارشانه ی قوی و آن بمِ مردانه ی دوست داشتنی،

که همیشه حریفِ درِ محکمِ شیشه ی مربا،سنگینی کیسه های خرید، جابجا کردنِ مبل های خانه و غُرغُرهای زنانه هستند،

که خوب میدانند کِی دلت هوسِ شیرینی ناپلئونی میکند تا برایت بخرند،یا کی دلت قدم زدنِ دوتایی می خواهد، 

سر به هواهایِ مهربان که فراموش کاریشان را با شاخه ای گُل و خوراکی مورد علاقه ات و یک "ببخشیدِ" ساده از دلت در میاورند،

که وقتی از سرکار می آیند دل گرمِ حضورت در خانه هستند با همان برنجِ شفته روی اجاق، 

خسته های هشتِ شب که با حوصله مینشیند پایِ حرف ها و تعریف کردن های با آب و تابت از اتفاقات امروز و غر زدن هایت از کلاسِ عصر و استادِ بدقلقت، 

پسر بچه های تخس امروز که وقتِ خواب مظلوم می شوند و صدای خوروپوفشان که میپیچد میدانی هنوز زندگی جریان دارد،

پدرهای چندسالِ بعد که دلشان قنج میرود برای قد کشیدنِ پسرشان و خرگوشیِ موها و "بابا" گفتن هایِ دخترشان، 

همان هایی که میتوانی کنارشان با خیالِ راحت یک روزایی خوب نباشی،آرایش نکنی،بی حوصله باشی و لباس های نامرتب بپوشی،نگرانِ جوش روی بینی و پفِ چشم ها و چربی های انباشته ی شکم و پهلویت نباشی،ترسِ زشت بودن وقتِ سرماخوردگی با چشم های قرمز و دماغِ آویزانُ پوسته پوسته و صورتِ بی روحت را نداری و میدانی هرطور باشی به چشمش زیبایی،

مردهایی را دیده ام که دوستت دارمشان را واو به واو صرف میکنند، 

با صبح به صبح دست تکان دادنشان برایت قبلِ رفتنشان از پشتِ پنجره ،یا وقتی آن را سرِ میزِ صبحانه لقمه میکنند و دهانت میذارند، یا روزهایی که هوا سرد میشود "خودت را بپوشان سرما نخوری" از دهانشان نمی افتد،

مردها دوستت دارمشان را با همان غیرتِ شیرینشان پشتِ "روسریت را بکش جلو"، میانِ خنده های شیطنت آمیزشان وقتی حرصت را درآوردند و با "چقد این لباس به تو می آید " وقتی پیراهنِ گلداری که تازه برایت خریده اند را میپوشی، نشانت میدهند،

آنها که "مراقب خودت باشِ" قبلِ قطع کردنِ تلفنشان از هر دوستت دارمی دلنشین تر است،

مرد ها را میشناسی؟

همان اخم های وقتِ خستگی که دنیا بدون دیدنِ لبخند و برقِ چشمانشان وقتی میگویی"برایت چای بریزم؟" جایِ قشنگی نیست...

مردهایی از جنسِ پدرم که آغوششان امنیت و آرامش تمامِ دنیا را دارد ...

که هرچقدر هم بگویی مردها فلان باز هم یک روزهایی دلت برای پوشیدنِ پیراهنِ دو ایکس لارجِ مردانه ای تنگ می شود،

حواسمان باشد؛

هوایِ سوپرمن های زندگیمان را داشته باشیم...

عاشقتم عشق دلم



  • پــرواز خیالـ . . .